تولید چربی شیر به شدت تحت تأثیر تغذیه است و کاهش چربی شیر نمونهی اولیهایست از اینکه چگونه رژیم غذایی میتواند بر تولید چربی شیر تأثیر بگذارد. کاهش چربی شیر ناشی از رژیم غذایی زمانی اتفاق میافتد که رژیم غذایی حاوی روغنهای فعال شکمبه، دارای اسیدهای چرب غیر اشباع (USFA) باشد و همچنین فرایندی در تخمیر شکمبه وجود داشته باشد که منجر به تغییر در مسیر بیوهیدروژناسیون شود (شکل ۱).
این پدیده به عنوان «نظریه بیوهیدروژناسیون» کاهش چربی شیر شناخته میشود؛ زیرا واسطهها در مسیر بیوهیدروژناسیون اسیدهای چرب از شکمبه خارج میشوند و با رسیدن به غدهی پستانی میتوانند ایجاد آنزیمهای لیپوژنیک و متعاقباً تولید چربی شیر را کاهش دهند.
لاک و باومن (۲۰۰۷) تئوری بیوهیدروژناسیون را خلاصه کردند و تأکید کردند که اسید چرب اصلی که در کاهش چربی شیر نقش دارد، اسید لینولئیک مزدوج trans-10، cis-12 (CLA) است. دادهها نشان میدهند که تنها ۲ گرم در روز از این ایزومر با خروج از شکمبه میتواند تولید چربی شیر را تا ۲۰ درصد کاهش دهد. دو ایزومر دیگر نیز در کاهش چربی شیر نقش دارند. trans-9، cis-11 CLA و cis-10، trans-12 CLA. مسیرهای طبیعی و تغییر یافتهی بیوهیدروژناسیون در شکل ۲ ارائه شده است.
یک محیط تغییر یافته در شکمبه ممکن است به دلیل استفاده از رژیمهای غذایی با غلات بالا/کمفیبر یا تغذیهی نادر از مواد نشاستهای که pH شکمبه را کاهش میدهد، ایجاد شود، در حالی که تصور میشود کل بار اسید چرب غیر اشباع شکمبه بر کاهش چربی شیر تأثیر بگذارد. تئوری بیوهیدروژناسیون به جای صرف وجود اسیدهای چرب خاص.